وب سایت دین پژوه


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 12
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1



به وبلاگ من خوش آمدید
نویسنده : مسعود خوشناموند
تاریخ : 1 فروردين 1399

با سلام

به وبلاگ من خوش آمدید با تشکر از شما مسعود خوشناموند.

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : مسعود خوشناموند
تاریخ : دو شنبه 1 ارديبهشت 1399

پس از بحث جهان بینی، مهمترین بحث ، انسان بینی و یا به اصطلاح رایج، انسان شناسی است. چرا که انسان موضوع تمام مکتب ها و ایدئولوژی ها اعم از دینی و یا غیر دینی است. انسان شناسی ازجهات مختلفی از اهمیت ویژه ای برخوردار است از آن جمله می توان به رابطه انسان شناسی با شناخت خدا و معاد و همچنین رابطه آن با تهذیب نفس و شناخت فلسفه آفرینش انسان اشاره کرد در روایات زیادی که از شیعه و سنی نقل شده است معرفت نفس از اهمیت زیادی برخوردار است به نحوی که به شناخت خدا می انجامد اما باید توجه داشت که مراد از معرفت نفس این نیست که کسی بیندیشد که من نبودم و موجود شدم پس آفریدگاری دارم بلکه مراد این است که دریابد که ذاتش عین ربط به موجود مستقل است وهنگامی که این را دریافت مربوط الیه او که خدای سبحان است به مقدار شهود شخص مشهودش قرار می گیرد. در رابطه با ارزش و مقام انسان همین بس که خلیفه خدا در روی زمین است وخداوند پس از آفرینش او به خود آفرین می گوید و همه انسان ها از کرامت تکوینی برخوردارند اما نوعی دیگر از کرامت وجود دارد که اکتسابی است و با تلاش و کوشش وتقوای الهی به دست می آید خداوند انسان را آفرید تاجلوه های صفات خود را نشان دهد. در زمینه آفرینش انسان آیات فراوانی وجود دارد که دسته ای به مراحل آفرینش انسان نخستین اشاره می کند و دسته ای دیگر به مراحل آفرینش انسانی که هم اکنون وجود دارد اشاره می کند خداوند هدف نهایی از آفرینش انسان را قرب الهی وقرارگرفتن در جوارد رحمت الهی معرفی می کند. صدرالمتالهین ملاصدرا شیرازی، ابعاد وجودی انسان را مشتمل بردو بعد می داند بعد ادراکی که همان عقل انسان است و بعد تحریکی عبارت است از فطریات ونیازهای روحی و روانی که برخی از این نیازها به خود طبیعی انسان برمی گردد که از آن به غرایز نام برده می شود و بعضی به خود فطری انسان برمی گردد که بیشتر فضائل اخلاقی مربوط به این ناحیه است خواسته هایی که مربوط به خود فطری انسان است شامل آگاهی فطری و گرایش های فطری انسان می باشد. انسان مرکب از جسم و روح می باشد در واقعه جسم بستری است برای پرورش روح چرا که هویت حقیقی روح انسان می باشد روح و نفس گاهی مترادف هم و گاهی در معناهای مختلف به کار می روند برای نفس یا روح انسان ازدیدگاه علمای اخلاق جلوه هایی ذکر کرده اند که نمود آن در هر انسانی وجود دارد که عبارتند از اماره، مسوله، ملهمه، لوامه، عاقله، مطمئنه، راضیه و مرضیه. انسان ازنظر روحی سیر صعودی ونزولی دارد هم می تواند ان چنان تکامل یابد که از فرشتگان برترگردد و هم می تواند آن چنان سقوط کند که از حیوانات نیز پست تر شود. خداونددر آیات زیادی به اوصاف انسان می پردازد که در برخی آیات به اوصاف شایسته انسان ودر بعضی آیات دیگر به اوصاف نکوهیده انسان می پردازد که منشا اوصاف نکوهیده انسان سه عامل اساسی است: اوصاف ناشی از سوء اختیار انسان،اوصاف ناشی از سوء استفاده نادرست از طبیعت انسانی،اوصاف بیان کننده طبیعت انسان. دلیل نکوهش آیات قرآن در واقع هشدارها و توصیه هایی برای ایمنی انسان در برابر خطرات است. برای انسان عوامل رشد و موانع رشدی وجود دارد که با شناخت آنها راه تکامل و شناخت مسیر صحیح برای انسان آسان می شود ازمهمترین عوامل رشد انسان می توان به علم و تفکر وایمان وعمل صالح اشاره کرد و موانع رشد انسان را می توان در سه امر اساسی دانست از آن جمله: شیطان ، هوای نفس، دنیاپرستی. خداوند هر موجودی که آفریده کمال خاصی برای آن در نظر گرفته است تنها موجودی که کمال او حدی ندارد انسان است و شناخت انسان کامل از راه قرآن و سنت به دست می آید در واقع انسان های کامل هستند که شایسته خلیفه اللهی هستند و ازنظر اسلام انسان کامل انسانی است که تمام ارزش های وجودی او با هم رشد کنند. کلیدواژه های تحقیق عبارتنداز : واژه انسان، انسان العین ،الروح ، روح القدس، هو خفیفه الروح، الفطره،شعوب تعیش علی الفطره،الخلیفه ،نفس ،هو عظیم النفس، تسیل علی حدالسیوف ،اصاب بنفس،الاسلام. تحقیق تدوین شده به صورت کتابخانه ای انجام شده است و سعی شده از منابع دست اول به کار گرفته شود.

                                               

                                               

                                                                                                                        خوشنام 1/7/96

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : مسعود خوشناموند
تاریخ : دو شنبه 1 ارديبهشت 1399

شعر از مسعود خوشنام


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
علی ع و جاذبه نیوتن
نویسنده : مسعود خوشناموند
تاریخ : سه شنبه 8 مرداد 1398

نویسنده: مسعود خوشنام

آیا ممکن است نیوتن، قانون سوم خود را از قرآن و امیر المومنین علی ع گرفته باشد؟!

قانون عمل و عکس العمل یکی از قوانین جهان فیزیکی ماست اما در سطوح بالا تر هم مصداق دارد یعنی نه تنها در سطح عواطف و ذهن و اعمال ما ایجاد عکس العمل می کنند بلکه گفتار و افکار ما را نیز در بر می گیرد و در نهایت بازخورد آنها به سوی ما باز می گردند. شاید به همین خاطر زرتشت توصیه به پندار نیک ، گفتار نیک و کردار نیک می کرد. قانون عمل و عکس العمل یا قانون بومرنگ، امروزه به اندازه قوانین ریاضی، شیمی،  فیزیک و یا سایر علوم، اطمینان آور است براساس این قانون که نام دیگر آن قانون جاذبه است، آنچه آدمی بکارد همان را درو خواهد کرد یعنی هر آنچه از گفتار و رفتار انسان آشکار شود روزی به خود او باز خواهد گشت. دانشمندان این قانون را قانون عمل و عکس العمل، قانون جبران و تلافی و یا قانون بومرنگ می خوانند. بومرنگ چوب خمیده ای است که پس از پرتاب به سوی پرتاب کننده باز می گردد. این قانون که دارای نیروهای مساوی اما در جهت مخالف یکدیگرند در دفتر اول مثنوی معنوی بخش 9 اینگونه معنا می یابد:

این جهان کوه است و فعل ما ندا       سوی ما آید صدا ها را نوا

بنابر برخی نوشته ها نیوتن دیدگاهی نزدیک به دئیسم یا خداباوری داشته ‌است وی در قانون سوم خود یا قانون کنش و واکنش معتقد است هرگاه جسمی به جسمی دیگر نیرو وارد کند جسم دوم نیز نیرویی به همان اندازه ولی در خلاف جهت بر جسم اوّل وارد می‌کند.

شاید اگر ده قرن پیش از ابداع این قانون توسط نیوتن(۱۶۴۲ – ۱۷۲۷) که ابرهای ظلمت گستر بی رحم بی باران بر سراسر اروپا سایه افکنده بود، بزرگمردی چون حضرت علی ع از وجود این قانون طبیعی در متن مقدس خبر می داد کسی حرفش را باور نمی کرد اما باید به این حقیقت شیرین دوباره ایمان بیاوریم که این قانون در سراسر قرآن و به انحاء مختلف به کرات تکرار شده است به عنوان مثال در آیه 7 سوره اسراء اینگونه قانون کارما را ترسیم می کند که إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا: اگر نيكى كنيد به خود نيكى كرده‏ ايد و اگر بدى كنيد به خود بد نموده‏ ايد.اسراء/7. و یا در آیه 85 سوره نساء اینگونه آمده است مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا وَمَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْهَا: هر كس شفاعت پسنديده كند براى وى از آن نصيبى خواهد بود و هر كس شفاعت ناپسنديده‏ اى كند براى او از آن نيز سهمى خواهد بود. در هر صورت قرآن کریم با ترسیم فضایی بازگشت پذیر برای افعال و حتی افکار آدمیان در صدد تغییر مسیر بندگان به سمت و سوی خوبی و نیکی برآمده است. کتابی که به گفته علی ع ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه همان کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن پایان می‎شود. بر خلاف نیوتن که صرفاً به رابطه برگشت پذیر فیزیکی بسنده کرده است! اوج زیبایی این قانون در قرآن کریم آنجاست که آدمی بیندیشد اگر كار نيكى انجام دهد ده برابر آن پاداش خواهد داشت و هر كس كار بدى انجام دهد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ(انعام/160) و یا مثلاً در آیه 7 سوره ابراهیم می فرماید لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ: اگر از مواهب الهی قدردانی و حق شناسی کنید و به نحو مطلوب بهره برداری نمایید آنها را بر شما افزایش می دهیم و اگر ناسپاسی کنید و آن نعمت ها را بیهوده و در راه خلاف مصرف کنید عذاب من البته شدید است. در این رابطه علی علیه السلام در حکمت 204 نهج البلاغه می فرمایند اگر به کسی نیکی کردی و او حق شناسی نکرد تو را به کار نیک بی میل نگرداند که به جای او از تو کسی دیگر حق شناسی خواهد کرد که تو به او هیچ نیکی نکرده ای و تو بیش از آن مقدار که کافر نعمت حق تو را ضایع کرده است از ناحیه بیگانه بهره مند خواهی شد و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد. آنچه از بیانات علی ع روشن است اینکه در جهان چرخه ای. باید گفت بر این اساس وقوع پدیده بازتاب امری قطعی است هر چند در زمان و مکانی دیگر آنهم توسط شخصی غیر از کسی که به او خوبی یا بدی کرده ایم! ایشان در جاهایی از نهج البلاغه به وجود چنین قانونی به صراحت اشاره دارد و برای انسان عاقل و خردورز، منطقی عالمانه می گشاید تا به راه راست نزدیک شود چرا که بر اساس این قانون هر انسان خردمندی می بایست به سمت رفتاری متمایل شود که در صورت برگشت آن به سوی خود نه تنها ضرری متحمل نشود! که سود و منفعتی هم به دست آورد حضرت علی ع با طرح یک بحث انسانی، دین را در اخلاق روشنتر جلوه می دهد تا به وسیله آن از انجام فعلی که خداوند حتی از نزدیک شدن به آن هشدارها داده است وجدان انسانی را به چالشی دردناک بکشاند! ایشان در حكمت  305 می فرماید: مَا زَنَي غَيُورٌ قَطُّ: غيرتمند، هرگز زنا نمي کند. پیشوای راستی و درستی در اين گفتار حكيمانه به نكته ظریفی اشاره كرده، مى فرمايد انسان غيرتمند هرگز زنا نمى كند زيرا كسى كه كارى را در حق ديگران مى پسندد به ناچار در حق خود نيز خواهد پسنديد و كسى كه درباره محارم خود عملى را روا نمى دارد درباره محارم ديگران نيز روا نخواهد داشت. استاد فرزانه شهید مطهری در این خصوص می نویسد علی ع جمله عجیبی دارد می گوید ما زنی غیور قط یعنی هرگز یک آدم با شرف زنا نمی‌کند یک‌ آدم غیرتمند هرگز زنا نمی‌کند این قطع نظر از این است که زنا شرعاً حرام‌ است یا حرام نیست قطع نظر از این است که آیا خدا در قیامت یک آدم‌ زناکار را معاقب می‌کند یا نمی‌کند می فرماید یک آدم شریف، یک آدم‌ غیور، آدمی که احساس عظمت می‌کند، احساس شرافت در روح خودش می‌کند هرگز زنا نمی‌کند(گفتارهای معنوی، ج1، ص 182) دقیقاً به دلیل اینکه نمى پسندد با اهلش زناء كنند به نظر می رسد انسان تمام، سرور پرهیزکاران در این جمله بسیار نغز و شگفتناک قانون عمل و عکس العمل را در ساحت انسانی غیرتمند به زیرکی و ذکاوت توسعه می دهد تا هم از قوانین خشک و بی روح فیزیک دور مانده باشد هم نوآوری در آن را به کمال رسانده باشد چرا که ساحت وجودی انسان بسیار پیچیده تر از قوانین ثابت فیزیک و دیگر علوم است به عبارت دیگر این قاعده عمومی از دنیای فیزیک و ماده پا را فراتر نهاده و بسیاری از چراهای رویدادهای زندگی انسانها را به شیوه ای جذاب توجیه می کند.

 به هر حال با تمام وجود به انسان می فهماند در صورت ارتکاب چنین علمی باید منتظر بازگشت این فعل غیر انسانی در حق خود باشد پر واضح است که هیچ انسان باهوشی چنین عملی را با توجه به این قانون، نباید انجام دهد چرا که هم خود را به تباهی می کشاند چون بی غیرت است و از دایره انسانی خارج، و هم اسباب عکس العمل آن را در حق اهل خود فراهم آورده است در هر دو صورت جز خسران و پشیمانی به بار نمی آورد!

آنچه از گفتار یاد شده به دست می آید اینکه چه از نظر قدمت زمانی چه از منظر توسعه قانونی به قانون سوم نیوتن بنگریم دست کم این احتمال وجود دارد که قرآن کریم و مفسر حقیقی آن حضرت علی ع مبدع و مخترع قانون عمل و عکس العمل در دنیا هستند آن هم در زمانی که به گفته برخی خارورشناسان تمام دنیا در جهل و ظلمت به سر می برد و این قرآن بود که با معارف خود فضای دیگری را برای بشریت به ارمغان آورد(نک: عذر تقصیر به پیشگاه محمد، ص83) به هر روی اگر به گفته قیصر امین پور که می گفت، اگر سنت اوست نوآوری نگاهی هم از نو به سنت کنیم. اگر دوباره میراث ماندگارمان را اینبار از سر تحقیق و نه تعبد محض مورد کنکاش علمی قرار دهیم بدون تردید پیشرفت هایی چند برابر کشورهای پیشرفته حاصل خواهد شد چرا که پس از جنگ جهانی دوم و رشد علمی در غرب که قرآن نیز یکی از منابع آنها بود این آرزو باورپذیر و دست یافتنی تر خواهد شد.

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
انتخابات
نویسنده : مسعود خوشناموند
تاریخ : پنج شنبه 9 خرداد 1392

سلام بر هموطنان عزیزم

با توجه به تاثیر یکایک ما در سرنوشت کشور عزیزمان از همه شما تقاضا می شود در این رویداد مهم و تاثیرگذار شرکت نمایید.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
اختلال خلقی
نویسنده : مسعود خوشناموند
تاریخ : چهار شنبه 13 مهر 1390

اختلال خلقی

شاید شما هم با فرا رسیدن فصل پاییز بدون هیچ دلیلی احساس بغض و غم داشته باشید نگران نباشید چون دلیل این اختلال مربوط به تغیر فصول می باشد.

بنا به گفته روانشناسان هر فصلی با توجه به تغییر رنگ و نوع آب و هوای آن تاثیر شگرفی بر روح و روان انسان به عنوان جزئی از هستی دارد.

راه چاره: از آنجایی که کل هستی به صورت نظام مند در ارتباط با هم هستند لذا تغییر و تحول یک پدیده صرف نظر از قوانین فیزیکی، یر دیگری تاثیر داشته؛ روح و روان آن را به سمت و سوی خود می کشد. این تاثیر و تاثر زمانی در بیشترین درجه خود قرار می گیرد که یک مولفه آن انسان باشد. بنابراین همگامی فطرت آدمی با هستی و طبیعت به عنوان متن دفتر کردگار باعث بروز شوق و هیجان و نشاط در زمانهایی چون اول بهار و تابستان و گرفتگی بی درد و رنج و وارفتگی در ابتدای پاییز و زمستان می شود.

توصیه می شود برای واکنش مثبت در مقابل این حالات از خانه بیرون رفته با دوستان و آشنایان خود را سرگرم کنیم من شخصاً در این ایام فرصت را غنیمت می شمارم و مشغول مطالعه می شوم.

پاییز خوبی داشته باشید . . .

 


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تفسیر آیات 63 و 64 سوره انعام
نویسنده : مسعود خوشناموند
تاریخ : دو شنبه 14 شهريور 1390

به حول و قوه الهی سعی داریم در آینده، مطالب ارزنده و مفیدی در قران و نهج البلاغه و دیگر کتب دینی را برای شما دوست عزیز تفسیر کنم تا چشمه سار مفاهیم و معارف قرآنی در زندگیمان جریان گسترده تری داشته باشد. اولین آیه ای که تفسیر می شود آیه 63 و 64 سوره مبارکه انعام به معنی چهارپایان می باشد که امیدوارم بسیار مفید واقع شود (یادآور می شوم ترجمه و تفسیر آیات و احادیث از حقیر می باشد):

 قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿63﴾: بگو چه کسی شما را از تاریکی های دریا و خشکی نجات می دهدآن هنگام که او را با حالت گریه و پنهانی می خوانیدکه اگر ما را از این حادثه نجات دهی حتماً از شکرگزاران خواهیم بود.

قُلِ اللّهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿64﴾: بگو خداوند شما را از آن و از هر بلایی نجات می دهد ولی شما شرک می ورزید.

شرح: گاهی اوقات انسان در بطن حوادث هولناکی قرار می گیرد که در نوع خود بسیار وحشتناک است. این گونه حوادث عموماً برای همه پیش آمده و قابل درک است. سختی این گونه حوادث آنجا نمود بیشتری پیدا می کند که انسان جان خویش را در معرض خطر می بیند و می داند که از هیچ کس کاری ساخته نیست یکی از این تمثیل ها مسافرت با کشتی در دریاهای مواج و خروشان است که از شدت عمق رنگ آب آنها سیاه می نماید دلیل این خطای دید نرسیدن نور خورشید به ته آن آبها می باشد در نتیجه سیاه به نظر می رسند حال تصور کنید در چنین دریایی، تلاطم و طوفان هم مزید بر موقعیت شود چه حالی به انسان دست می دهد من فکر می کنم بسیار وحشتناک باشد شما چطور؟

در این جور جاها انسان به حکم فطرت متوجه کسی می شود که توانایی متوقف ساختن آن منظره هولناک را دارد لذا با حالت گریه و به صورت پنهانی در دل خویش از او کمک می خواهد و می گوید اگر از این مهلکه نجاتم دهی حتماً از شکرگزاران خواهم بود. فراز پایانی دلیلی بر این مطلب است که انسان فطرتاً خدا را می خواند چون در غیر آن صورت معنی ندارد با خود یا دیگری  برای نجات پیمان ببندد چه آنگه آنها را هم در حال غرق شدن و نیاز به کمک می بیند پس شکرگزار بودن و این پیمان فقط و فقط در اثر رشد استعداد بالفطره اوست که در آن موقعیت بیش از گذشته نمایان می شود. همه اینها برای اینست که خود را محتاج و فقیر می بیند و خدا را بی نیاز و غنی لذا با حالت گریه و پنهانی از او طلب کمک می کند.

در ادامه خداوند تبارک و تعالی با حالت آرامش و طمأنینه و از سر رأفت می گوید بگو فقط خدا قادر است شما را از این مهلکه و البته هر بلا و مصیبت نجات دهد ولی این شمایید که همین که نجات یافتید دو مرتبه ناسپاسی و نافرمانی می کنید!

پیام: از این آیات بایستی نتیجه بگیریم که به فطرت خداییمان نزدیک شویم و تنها موقعی که زنگار افکار و احوال روزمره، که در اثر حوادثِ گریبانگیر از ما دور می شوند متوجه خدا و فطرت نشویم که ممکن است برای همیشه دیر شود یکی از راههای رسیدن به این مهم توجه به خود آگاهی و معارف قرآنی و استفاده از مفاهیم وحیانی در کنار دستاوردهای علمی بشر در زندگی است.

 

 


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد